بیژن الهی، شاعر سکوت؛ تجربه شعر صوفیانه در ادبیات نو فارسی
به گزارش مجله فازنما، 10 آذر مصادف است با سالروز درگذشت بیژن الهی (1324-1389)، شاعری نوگرا که در شعر نو فارسی جایگاهی هم سطح تأثیرگذارترین شاعران معاصر همچون نیما یوشیج، احمد شاملو و فروغ فرخزاد داشت. بر خلاف این شاعران، الهی بیش از سه دهه از عمر ادبی اش را در انزوای نسبی زندگی کرد و تنها دو بار در طول عمرش کوشش کرد تا گزیده ای از اشعار خودش را منتشر کند، کوششی که البته بی نتیجه ماند.
در واقع پس از مرگ بیژن الهی در سال 1389 بود که دخترش سلما الهی برای اولین بار توانست مجوز انتشار مجموعه اشعار و ترجمه های ادبی او را بگیرد و آثار پدرش را منتشر کند. از آن موقع، تا به امروز نشر بیدگل دو مجموعه شعر و هشت مجموعه از ترجمه های او از اشعار انگلیسی، فرانسوی و عربی را به همراه یک مجموعه از ترجمه آثار نثر او را منتشر نموده است.
در طول یک دهه گذشته، نسل تازه شاعران و شعر دوستان جامعه ادبی ایران با آثار الهی برخورد زیادی داشته اند. اگرچه برای بعضی از خوانندگان روینمودهای صوفی گرایانه این شاعر موضوع دارد اما بعضی دیگر، از جمله بسیاری از شاعران جوان و مترجمان ادبی معاصر، از روینمودهای نوگرایانه الهی در شعر و ترجمه الهام گرفته اند.
با این حال، بعضی از منتقدان (مانند علی سطوتی قلعه) این گرایش و توجه ناگهانی به آثار الهی را زیر سؤال می برند و آن را نتیجه رشد روینمودهای معاصر که مبتنی بر بومی گرایی و سیاست زدایی از شعر مدرن فارسی است، می دانند. به همین علت، میراث شعری بیژن الهی کماکان نابسامان و مورد مناقشه منتقدان و شعرای معاصر فارسی است.
برای درک درست جایگاه بیژن الهی در شعر نو فارسی، باید با نگاهی به گذشته فرایند ظهور شعر نو و مدرنیسم ادبی ایران را مرور کوتاهی بکنیم. از حدود دهه 1280، شعر فارسی، همچون شعر در کشورهای عربی، ترکی و اردو، در معرض مناقشات ادبی و زیبایی شناختی فراوانی نهاده شد که در پی بازتعریف رابطه شعر با قالب های کلاسیک (مانند غزل، مثنوی، قصیده)، اوزان عروضی و شیوه های بیان کلاسیک و کهن بودند.
برای به روز رسانی زبان شعر و ویژگی های فرمالیستی و سبکی آن، نه تنها لازم بود که شاعران نگاه محوری و تأکید سنت شعر فارسی را روی فرم ها و غالب های سنتی کنار می زدند، بلکه باید راهبردهای روایی نوینی را برای ایجاد اشکال تازه ای از رابطه شعری خلق می کردند.
در دهه 1290، نیما یوشیج (معروف به پدر شعر نو فارسی) با روی آوردن به ادبیات فارسی میانه، از جمله سبک کلاسیک هندی، سعی کرد تا شیوه های متنوع سرایش و خلق رابطه شعری را کشف کند. در این دوران، شاعران متعددی قالب های کلاسیک شعر فارسی را غیرضروری دانستند و با پیروی از نیما و با روی آوردن به اوزان عروضی نوین، روینمودهای مدرن شعر فارسی را توسعه دادند.
منتقدان ادبی اغلب دهه های پس از جنگ دنیای دوم، یعنی از سال 1329 تا انتها دهه 1350 را به عنوان دوران طلایی شعر مدرن در ایران در نظر می گیرند. دورانی که شاعران برجسته درگیر بحث های ریشه دار و عمیقی در خصوص زیبایی شناسی شعر بودند و جنبش های ادبی تازهی را پایه گذاری کردند.
در این دوران، احمد شاملو از نثر فارسی میانه برای ایجاد قالبی از شعر آزاد متعهد اجتماعی (معروف به شعر سپید) استفاده کرد، فروغ فرخزاد علیه به حاشیه راندن بدن، امیال و عاملیت زنان در شعر فارسی به وسیله ساختارشکنی هایش در سبک نگارش، دستور زبان و انتخاب واژگان سر به شورش نهاد. سهراب سپهری هم عرفان را دوباره وارد شعر نو فارسی کرد و پایه گذار تخیلات شاعرانه ای شد که روابط متضاد انسان و طبیعت را نقد می کردد.
در دهه 1350، شاعرانی مانند سعید سلطان پور و سعید یوسف که به علت مشارکتشان در جنبش های ضد حکومتی برجسته شده بودند، اشکالی از شعر چریکی و مقاومت را با نمادگرایی و واژگان مارکسیستی شکل دادند که یاد و خاطره هم رزمانشان و فداکاری های مبارزان چریک ضد حکومتی را گرامی می داشت.
در همین دوره، نهضتی نسبتاً حاشیه ای و تجربی نیز شروع شد که شخصیت های کلیدی آن شاعرانی مثل یدالله رؤیایی (1321 تا کنون) و بیژن الهی بودند. آن ها با الهام از علاقه نیما یوشیج به سبک شعر هندی، به ادبیات صوفیانه فارسی روی آوردند.
رؤیایی و الهی به واسطه آشنایی شان با ادبیات دنیا، به ویژه آثار سوررئالیست فرانسه، کوشیدند تا اشعاری را با الهام از تداعی معانی موجود در ادبیات صوفیانه فارسی و بازنمایی احساسات پیچیده موجود در آن ها بنویسند.
این کار به آن ها اجازه داد تا پروژه خود را با هدف آشنایی زدایی با زبان و ایجاد تداعی های معنایی بکر به پیش ببرند. در حالی که شعر رؤیایی اسرارآمیز و در عین حال دارای فضایی دنیوی بود، اما بیژن الهی، هم در زندگی شخصی و هم در آثار ادبی اش، به تدریج تسلیم مناسک سختگیرانه صوفیانه شد. این امر در نهایت منجر به این شد که او خودش را به طور کامل از محافل ادبی و بعلاوه حیات اجتماعی، منزوی کند.
با خواندن اشعار الهی، مخاطب آن ها را مملو از تصاویری پیچیده و پویا می یابد که بر تداعی های معنایی سنتی و در عین حال بدیع بین کلمات و استعاره ها تکیه دارند. الهی تحت تأثیر ترجمه های شاعر آمریکایی ازرا پاوند از اشعار چینی، به یک مترجم پرکار در حوزه ترجمه شعر و نثر فرانسوی و انگلیسی تبدیل شد. او در اواخر عمر، اشعار عربی عارف بزرگ اعصار میانه، منصور حلاج و نیز اشعار منسوب به امام اول شیعیان، امام علی (ع) را ترجمه کرد.
الهی شاعری است که سورئالیسم استعاری را شیوه ای مفید و کارا برای به تصویر کشیدن روابط اجتماعی خشونت بار و متناقض جامعه معاصر ایران می داند. او به خوبی می داند که چگونه می توان از ظرفیت های ادبیات عرفانی و صوفیانه برای شورش علیه انحطاط های زبان روزمره و انتقال احساسات مرتبط با زندگی اجتماعی استفاده کرد.
کتاب شناسی
تألیف
- تماشا. تهران: بیدگل، 1393
- جوانی ها: چهل و یک تا پنجاه و یک. تهران: بیدگل، 1394
ترجمه
- چهارشنبهٔ خاکستر. ت.س. الیوت. تهران: پیکره، 1390
- بهانه های مأنوس. فلوبر…[و دیگران]. تهران: بیدگل، 1393
- اشراق ها: اوراق مصور آرتور رمبو (شعرهای به نثر 1875-1872). تهران: بیدگل، 1394
- نیت خیر. فریدریش هلدرلین. با مراقبت عزیزه عضدی. تهران: بیدگل، 1394
- مستغلات. هانری میشو. تهران: بیدگل، 1394
- حلاج الاسرار (اخبار و اشعار). ح س ی ن ب ن م ن ص ور ح لاج. تهران: بیدگل، 1395
- درهٔ علف هزار رنگ. شکسپیر، پو…. جنگی از گردانده های بیژن الهی. تهران: بیدگل، 1395
- صبح روان؛ کنستانتین کاوافی. تهران: بیدگل، 1396
پیرامون آثار بیژن الهی
- این شماره با تأخیر 6: بیژن الهی. با نظر م. طاهرنوکنده. تهران: آوانوشت، 1390
- بیژن الهی. داریوش کیارس. تهران: پیکره، 1393
- بیژن الهی: فراوری جمعی شعر و کمال ژنریک. علی سطوتی قلعه. تهران: اختران، 1396
- مقاله نظریه ترجمه در آثار بیژن الهی، سارا هلاله
- مقاله آشنایی زدایی در شعر بیژن الهی، سارا هلاله
- مجله بهین نامه: ویژه بیژن الهی. سارا هلاله، شعر ترجمه نظریه، شماره اول. زمستان 1396، ص82-90.
- مجله بهین نامه: ویژه بیژن الهی. سارا هلاله، مقاله بیژن الهی از شروع تا انتها به همراه گاه شمار و کتابشناسی، شماره اول. زمستان 1396، ص10-18.