مغلطه ی دستکاری استدلال (Hedging) ، مغلطه به زبان آدمیزاد (127) - مجله فازنما

معادل انگلیسی: Hedging

الگوی منطقی:

ادعای X مطرح می گردد.

ادعای X رد می گردد.

ادعای Y ساخته می گردد و به جای استدلال X عرضه می گردد، در حالی که با آن فرق دارد.

مثال 1:

فردی: همه زن ها مردستیز، فریبنده و پلیدن.

وید: من جمله مادرت و بهترین دوستت؟

فردی: نه، همه غیر از اونا.

وید: تو فوق فوقش صدتا زنو می شناسی. چطور می تونی درباره همه زنا همچین نظری بدی؟

فردی: مشخصاً دارم درباره زنایی که می شناسم حرف می زنم.

شرح:

در طول این مصاحبه مقیاس ادعای اولیه از 3.5 میلیارد زن به حدود 100 زن کاهش یافت، اما فردی هیچ جا در استدلالش به این تغییر اساسی اشاره نمی نماید. فردی مرتکب این مغلطه شده و کسانی که همچنان استدلال اولیه او را صحیح می شمارند نیز مرتکب این مغلطه شده اند.

مثال 2:

آدام: داستان کشتی نوح خیلی محتمل به نظر می رسه. تقریباً می شه یه حقیقت تاریخی و علمی به حساب آوردش.

گرگ: یعنی تو فکر می کنی مهاجرت یه جفت از هر حیوون به کشتی نوح محتمله؟ حتی حیوونایی که اون سر کره زمین زندگی می کنن و اگه از محیط زندگیشون خارج بشن، زود می میرن؟

آدام: این حیوونا با یاری خدا زنده موندن.

گرگ: تقریباً همه زمین شناس ها و دانشمندهای امروزی وقوع سیل جهانی رو غیرممکن می دونن. با این وجود باز هم به نظرت چنین اتفاقی محتمله؟

آدام: احتمال درجات مختلفی داره.

گرگ: به نظر تو این داستان بسیار محتمله؟

آدام: بله.

شرح: آدام برای رد ادعاهای طرف مقابل چند بار به مغلطه اد هاک (مغلطه شماره 4) روی آورد. این موضوع به کنار، هر ادعای متقابل مدرکی علیه ادعای اولیه است، خصوصاً ادعای مربوط به بسیار محتمل بودن داستان. آدام به جای این که ادعای طرف مقابل را بپذیرد یا ادعای خودش را تصحیح کند، سعی می نماید ثابت کند که از اول حق با خودش بوده است و در این راه منطق را قربانی می نماید.

استثنا: اگر هدف از استدلال کردن نزدیک شدن به حقیقت باشد، تصحیح کردن استدلال های پیشین اشکالی ندارد. در چنین حالتی مغلطه ای اتفاق نمی افتد.

هدایت: هر بار که اعتراف کنید در اشتباه بوده اید، یک قدم به حقیقت نزدیک می شوید.

منابع:

Dowden, B. (n.d.). Fallacies | Internet Encyclopedia of Philosophy. Retrieved from https://www.iep.utm.edu/fallacy/

ترجمه ای از:

Logically Fallacious